بنام خدا
چرا به دکتر شریعتی میگیوییم معلم شهید؟؟؟؟
چرا معلم شهید؟؟؟؟؟
...
شهید انسانی نیست که در یک نبرد رویائی کشته شود. شهید وقتی شهید است که فریادش را زد. شهید وقتی شهید می شود که واژه اعتراض مقابل کژی را بر زبان آورد. او همان لحظه شهید شد که پای حرفش ایستاد. و شهید، چه نام جالبی هم دارد، چه معنایی هم دارد، گواه، حاضر، ناظر.
چرا شهید؟؟؟؟؟
- « باید عنوان ویژه نامه یک اسم رسمی باشه »
- «ولی واقعیت چیز دیگه است »
- « واقعیت ! اگر واقعیته پس چرا این همه تناقض »
- « ای بابا ! خانواده اش می گن شهید، دیگه دعوا سر چیه »
ولی ...
حرفهایی از آخرین جلسه مان ! اما واقعا ما برای انتخاب تیتر ویژه نامه حساس شده بودیم. از طرفی بر روی تمام آثار شریعتی که از طرف بنیاد دکتر شریعتی منتشر شده نام معلم شهید درج شده ولی آن چه که در تریبون های رسمی گفته می شود نامی از شهید نیست. چرا ؟
همه اینها مقدمه ای شد برای : چرا شهید؟؟؟؟؟
***
شهادت در اولین تعریف ممکن، مردن در راه خداست. این همان تعریف کلیشه ای است که مدتها است در ذهن خیلی از ما حک ما شده است. اما شهید چیست ؟ آیا شهید انسانی است که جانش را در راه خدایی که شاید فقط برای او خداست فدا کرده و رفته ؟
نه ! اینها همه تعریف شهید است و اما شهید نیست. این ها شهادت نیست چون ما شهادت را فراموش کرده ایم. چون «سنت شهادت را فراموش کرده ایم»(۱) چون شهادت را در سینه و زنجیر دیده ایم. شهادت را نوحه و روضه و گریه دیده ایم. چون نگاهمان به شهید نه از نگاه شهادت که نگاه از حقارت است. در تعریف شهید می گوییم که در راه خدا جان داد، اما هرگز نمی گوییم چرا جان داد، برای چه به خاطر خدا جان داد، مگر خدا چه کرد، مگر آرمانش چه بود. همه اینها را فراموش کرده ایم و دقیقا به همین خاطر است که شهادت را یک مرگ خارق العاده می دانیم، تصورمان از شهید کسی است که تنها در مقابل عده ای تا دندان مسلح بایستد و تا سرحد جان بجنگد و به فجیع ترین شکل کشته شود و بعد از آن ما به سر و صورت خود بزنیم و اسطوره ای از او بسازیم در شکل خدایگان یونان. در چنگال افسانه و خرافه و اوهام گرفتاریم و شهید را از یاد برده ایم.